سلام فاحشه!
تعجب كردی!؟... میدانم در كسوت مردان آبرومند، اندیشیدن به تو رسم ، و
گفتن از تو ننگ است! اما میخواهم برایت بنویسم.
شنیده ام، تن می فروشی، برای لقمه نان! چه گناه كبیره ای…! می دانم كه
می دانی همه ترا پلید می دانند، من هم مانند همه ام.
راستی روسپی! از خودت پرسیدی چرا اگر در سرزمین من و تو، زنی زنانگی اش
را بفروشد كه نان در بیارد رگ غیرت اربابان بیرون می زند !! اما اگر همان
زن كلیه اش را بفروشد تا نانی بخرد و یا شوهر زندانی اش آزاد شود این
«ایثار» است! مگر هردو از یك تن نیست؟ مگر هر دو جسم فروشی نیست؟
تن در برابر نان ننگ است.
بفروش ! تنت را حراج كن… من در دیارم كسانی را دیدم كه دین خدا را چوب
می زنند به قیمت دنیای شان.
شرفت را شكر كه اگر می فروشی از تن می فروشی نه از دین.
شنیده ام روزه می گیری،
غسل می كنی،
نماز می خوانی،
چهارشنبه ها نذر حرم امامزاده صالح داری،
رمضان بعد از افطار كار می كنی،
محرم تعطیلی.
من از آن می ترسم كه روزی با ظاهری عالمانه، جمعه بازار دین خدا را براه
كنم، زهد را بساط كنم، غسل هم نكنم، چهارشنبه هم به حرم امامزاده صالح
نروم، پیش از افطار و پس از افطار مشغول باشم، محرم هم تعطیل نكنم!
فاحشه!!!… دعایم كن !!!
۱۰/۰۱/۱۳۸۹
سلام فاحشه!
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
به نظر من اگه برای یه زن حیا چیز مهمی باشه لزومی نداره که زنانگی شو به خاطر نون بفروشه و این هم فقط جسم فروشی و تن فروشی نیست که با این کار چیزهای با ارزشتری رو هم از دست می ده.
پاسخحذفمن فکر می کنم قسمتهایی از این متن یه کم بدبینانه و اغراقانه نوشته شده چون لزومی نداره که به خاطر نون حتی کلیه هاشو بفروشه.
پاسخحذفاکبر، به نظر من بیشتر از اینکه متن رضا بدبینانه و اغراق آمیز باشه، کامنت تو انتقادیه (انتقاد به متن رضا)
پاسخحذفاگه یه زنی یه شوهرش معتاد باشه و یه گوشه خونه چترش رو باز کرده باشه و خیلی بخواد کار کنه خرج مواد خودشو در بیاره؛ یا اصلا شوهرش مرده باشه؛ یه بچه هم داشته باشه که قوت غالبش نون خشک باشه و داره از گرسنگی می میره، تو می تونی جلوش رو بگیری که کلیه شو نفروشه؟ یا تن فروشی نکنه؟ یا ....
تازه اون زخم هایی که مثل خوره روح رو آهسته در انزوا میخوره و میتراشه (که تاثیرش ممکنه خیلی بیشتر از چیزای دیگه باشه) هم بماند!!
آره فرشید راست می گی
پاسخحذفولی این چیزایی که می گی خیلی خاصه و شرایطش مورد به مورد تغییر مکنه ، پس باید موردی بررسی بشن و نمیشه نظر کلی در این باره داد که آره مثلا این گروه از افراد شرایط اینرو داشتن که تن فروشی کنن(اصلا نمیشه همچن حرفی زد)
البته این دلیل نمیشه که همچین موردهایی وجود نداشته باشن.
هر چند که من معتقدم که حتی در بدترین شرایط هم میشه عزتمندانه زندگی کرد(ولی این نباید توجیه نواقص موجود در جامعه و فقر بشه)
خب این متن شرح حال تموم آدم های جامعه ی در و برمون نیست ولی یه گروه رو شامل میشه که من مورد نظرم بود، اون هم گروهی که بدتر از فاحشه ها هستن! خیلی وارد جزییات نمی شم.
پاسخحذفاکبر عزیز
پاسخحذفتو خاص بودن موضوع شکی نیست و مثالهای فرشید باید موردی بررسی بشه...اما این رو هم در نظر داشته باش که با مشکل خاصی هم طرفیم.تن فروشی زنان تو جامعه ای که ادعای پاسداری از حقوق بشر رو داره و منزلت زن رو بالا میدونه خودش از خاص ترین موضوعاته.
http://shokolat-pishkhoon.blogspot.com/
پاسخحذفسلام بر بچه های همدانشگاهی.
ابوالفضلم از نوع عالمی
بخاطر حضورم در وبلاگتون عمیقا بهتون تبریک میگم.
آدرس بالا وبلاگ منه
امیدوارم بتونید در آینده جوری بهم کمک کنید که بیش از پیش خودمو تحویل بگیرم.
عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت
پاسخحذفکه گناه دگران بر تو نخواهند نوشت
من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
هر کسی ان درود عاقبت کار که کشت
نا امیدم مکن از سابقه ی لطف ازل
تو چه دانی در پس پرده که خوبست وکه زشت
به ابوالفضل:
پاسخحذفاول اینکه این تن فروشی فقط مختص زنان نیست ومردی هم که این کارو می کنه خودشو فروخته.
و دوم اینکه من فکر نمی کنم جامعه ی ما(توده ی مردم خصوصا اونایی که این کارو میکنن) همچین ادعاهایی رو که تو گفتی داشته باشن ؛این ادعاها، ادعاهای یه تفکر خاصند.
به رضا:
من میدونم اون گروه مورد نظر تو که بدتر از فاحشه ها هستند کی هستند و لی من هم زیاد وارد جزئیات نمیشم.
به قسمیتی از نظرات:
پاسخحذفاین کار هم میتونه یک شغل باشه و لزوما نشانه بی عزتی نیست....
بدیش اینه که این شغل تحمیل بشه و نه انتخاب (اگر در زمین گردش کنید میبینید که این شغل انتخاب هم میشه)
در باره خود نوشته:
این واقا یک آشغال تنفر برانگیزه، و لعنت من بر نویسنده اصلیش و آنکه ترویجش داد، توی این نوشته کثافت ترین تفکری وجود داره که آدم های (مسمان ها بخصوص(یا به ظاهر مسلمان)) به گه کشیده، بله، دزدی بکن ولی نه در رمضان، الکل بخور ولی نه در محرم، رشوه بگیر ولی نه در فلان روز، آنکار را بکن ولی نه تا قبل از افطار و دروغ بگو ولی نه.... آه که چقدر مفتضح است این و اگر این آدم ها مکتب اخلاقی دیگری را انتخاب میکردند چه بهتر، که در آن دروغ گفتن همیشه به همان بدیست...(و این یک انتخاب بود و نه اجبار، که باعث میشد پای راهی که انتخاب کرده اند بایستند)
و نویسنده عزیز بدان که نماز خواندن و روزه و غسل و امام زاده رفتن این افراد برای آرام کردن خودشان است که آن کار میکنند که که به اشتباه بودنش باور دارند و پای اعتقادات خود نمی ایستند و چیزی را که عقلشان توجیه نمی کند انجام میدهند، وگر نه خالق، گناه آنها به غسلشان نمی بخشد...
با اکبر موافقم مردیم که با داشتن زن قانونی این کارو میکنه تن فروشه.بعضی از مردا خیلی از زنا و دخترا رو به این راه میکشونن. . .
پاسخحذفاما جواب مانی تو اگه قبول داری فحش مادر دادن بده قبول داری که یه جاهایی جلو یه کسایی خیلی بدتره.
یه چیزاییم یه قانون خاص داره مثلا هر کی میخواد فقط اگه میخواد روزه بگیره سحر تا افطار یه کارایی رو نباید بکنه.یه جور قرارداده. مثل اینکه میری سر کلاس ولی قبول کردی که نباید مثلا جفت پا بری تو شکم استاد.
جملاتی برای مانی:
پاسخحذف1-سعی کن آرامش خودتو حفظ کنی و عصبانی نشی که تو رو به اشتباه می ندازه(هرچند که سخته)
2-با فلسفه ی خودت خوب دزدی هم یه شغله ، آیا میشه تاییدش کرد؟ ما اینجا فقط داریم به اصطلاح خودت این شغلو بررسی میکنیم.
3-امیدوارم همچین آدمهایی که تو می گی وجود نداشته باشن(هر چند این نوشته اینارو تایید نمی کرد) یا اگه هستن هرچی زودتر خودشونو از سطل آشغال بکشن بیرون.
4-"و نویسنده عزیز بدان که نماز خواندن و روزه و غسل و امام زاده رفتن این افراد برای آرام کردن خودشان است...." چطوری میتونی این ادعاتو ثابت کنی(حتی در مورد این افراد)
5-پر واضحه که عقل خیلی از چیزهارو توجیه نمیکنه
نا امیدم مکن از سابقه ی لطف ازل
تو چه دانی در پس پرده که خوبست وکه زشت
به همکلاسی: بله، این همون گندیه که ما درگیرش ایم، حتی تو رفتار روز مرره خودمون، این که رفتارمون به از یک مکان به مکان دیگه تغییر میکنه، یه یک رفتار پسندیده نیست بلکه یه ناهنجاری اجتماعی محصوب میشه، اگر همکارت که باهاش توی اداره مودب هستی بشه ماشین جلوییت تو خیابون فهش رو به راهتی نثارش میکنی، ضمنا از این که با اسم خودت نظر نمی ذاری متاسفم، این هم از همون خود سانسوری هاست...
پاسخحذفبه اکبر:
۱- بله، مرسی، سعیم رو میکنم....
۲- مسکه فلسفه منو نفهمیدی، من نگفتم که چون میشه انتخابش کرد بی عزتی نیست، برای برسی بد و خوب و بی عزت بودنش باید جداگانه بحث کرد، چون از نظر عقلی اصلا بدیهی نیست
۳- این که چنین آدم هایی هستن برای من بدیهی هستش، حوصله ندارم سندی بیارم، میتونی تحقیق کنی، ضمنا از نظر تو اونا توی سطل آشغال اند...
۴- متاسفانه نمیتونم اثبات کنم این رو، و این رو خطاب به روسبی ها نگفتم، این نظر من در مورد خیلی از افراد جامعه ام هست که پای عقاییدشون نمی ایستند، و به راحتی دست به اون چه میزنند که فکر میکنند گناهه... باز هم میگم این تحلیل روان شناسی منه که میتونه غلت باشه ولی روی باد معده هم نگفتمش...
۵- باز هم منظور من رو نفهمیدی(از انشای مشکل دار معذرت میخام ولی لطفا بیشتر دقت کن)، منظورم از چیزی که عقلشان توجیه نمیکند گناهی است که انجام میدهند، یعنی نمیتونن با عقل عمل گناهشون رو صحیح بدونن پس عذاب وجدان میگیرند( "آنکار میکنند" تا "انجام میدهند" توصیف گناه کاری افراده)
راستش منظور من توجيه عمل فاحشگي نيست.معلومه که شرايط بد ، عمل بد رو توجيه نمي کنه!(البته در مورد بد بودن اين عمل بايد کمي بحث بشه)
پاسخحذفاما حیا داشتن یعنی این که تو کاری رو نکنی که باعث شرمندگیت بشه. حالا به نظرت اکبر جان آدم های دور برمون چقدر حیا دارن؟
اما عفت یعنی پاکدامنی و بر مبنای شهوت عمل نکردن. حالا به نظرت چند نفر...
و عزت یعنی ارزشمند و گرامی بودن . نمی خوام بگم آدم های دور برمون چه ندارند، ولی همین جوری به هر کسی( حالا خانم یا آقا) نگوییم با حیا، با عفت، با عزت! و حتی در ذهنمان!
برای تو مانی : من فقط این رو طرح کردم و مروجش نیستم. حالا اگه یه احمقی از این پست کل فلسفه وجودیش شکل بگیره و بر مبنای اون عمل کنه خب خره! و اما در کل، اگه یه تعداد آدم (علل خصوص به خاطر فقر) تن فروشی یا کلیه فروشی کنن(هر چند اندک) ، این تقصیر جامعه و آدم های داخلش هست و همه توی این گند سهیم هستن.
برای مانی :اما در مورد این که باید همیشه و همه جا یکسان عمل کرد باهات موافق نیستم. نظر من این نیست که ماه محرم سکسی چرخیدن و لب خیابون اون جوری وایستادن بد است و بقیه ماه ها مباح، میگم توی این ماه که مثلا برای اکثریت مردم نشانه و مفهوم خاصی داره زشت تره، تابلو تره و در نتیجه بدتره.
پاسخحذفبه رضا: من با اون دوگانگی رفتاری مشکل دارم و پاش هم ایستادم... (دلیل اعتراضم به این پست هم همینه، از این که ببینم آدم ها مدعی یک چیزاند و در عمل هی زیرش می زنند)
پاسخحذفاما در باب محرم فکر کنم باید یه پست جدا بگذارم که اکثر رفتار های مردم رفتار های کاملا مشکل داری است و نیاز به تحلیل های سنگین جامعه شناسی داره.
اصلا خودت به جملت فکر کن، توی ماه محرم سکسی چرخیدن نتیجتا بدتره! از نظر هنجار اجتماعی شاید ولی عقلی و الهی آخه چه توجیی هست، یا مثلا شب قدر بیشتر به پات گناه مینویسن اگر گناهی رو مرتکب بشی!؟
اصلا سالگرد های قمری، اون هم بعد این همه سال چرا باید تایین کننده رفتار ما بشه، اگر رفتاری خوب یا بده مال همیشست، به نظرت خنده دار نیست که محرم هر سال موسیقی شاد گوش ندی و اصلا ندونی که شهدا از این کارت تو سالگردشون ناراحت می شند یا نه، این ها رو مردم خودشون تولید کردند، همین....
به مانی:
از روی این مساله که هر انتخابی تابع شرایت زندگی تو هست، میشه گفت فاحشه گی به همه فاحشه ها تحمیل شده، و چون یک رفتار غیر عادی جنسی محسوب میشه پس انتخاب این شغل ناشی از یک زندگی ناسالم(یا غیر عادی) در کودکی و یا اجتماع هست...
به رضا: اصلا محرم ماه مردم مگه که بخاییم طوری رفتار کنیم که به ذائقه اون ها خوش بیاد، فکر میکنم اون چه امام حسین میخواسته مهم تر باشه...
پاسخحذفبه مشکی پوشان: واقا فکر میکنید شهدای کربلا کدام رو دوست دارند، این که مشکی بپوشید یا این که به جاش به فقرا توجه بیشتری کنید تو اون هفته/ماه؟! دفاع از مظلوم و جنگ با ظالم که بماند...
برای مانی: "از نظر هنجار اجتماعی شاید ولی عقلی و الهی آخه چه توجیی هست" فکر کنم خودت جواب خودتو دادی. وقتی یه عمل ناهنجاری اجتماعی باشه و از نظر اخلاقی نادرست("پس انتخاب این شغل ناشی از یک زندگی ناسالم(یا غیر عادی) در کودکی و یا اجتماع هست")پس عقلی و الهی هم هست. البته شاید تعریف من از عقلی و الهی اینه.
پاسخحذفاما در مورد"اصلا محرم ماه مردم مگه که بخاییم طوری رفتار کنیم که به ذائقه اون ها خوش بیاد، فکر میکنم اون چه امام حسین میخواسته مهم تر باشه"
اگه تو هم مسلک اونا باشی و مخالفشون عمل کنی خب ریدی به خودت. اما بعضی وقت ها تو هم مسلکشون نیستی و از روی اخلاق یه کاری رو این دفعه انجام نمی دی، این به نظر من دو گانگی نیست.
مثلا فکر کن من اومدم شریف دیدنت یا اومدم خونتون ولی تو کسلی و حال نداری اما به خاطر من خودتو شنگول نشون میدی. به نظر من این کار تو دوگانگی شخصیتی نیست و خیلی اخلاقیه و ارزشت برای من بیشتر نمایان میشه.
پاسخحذفبه مانی:
پاسخحذف*ممکنه محرم که میشه یکی تصمیم بگیره که فلان کارشو -که میدونه اشتباهه و سخته که ترکش کنه- دیگه انجام نده. حالا محرم تموم میشه، یا تونسته ترکش کنه یا مثل قبل شده.
*یه عده ای هم هستن که بدون فکر، طبق عادت، محرم که میشه آهنگ های گوشیشونو با یه سری مداحی که ریتمش کمی از آهنگ نداره جابجا می کنن و با اون میرن تو حس!! یا ماه رمضون که میشه.....!! یا......
منم با دوگانگی رفتاری نوع دوم مشکل دارم، با دیدن این نوع کارها حس بدی بهم دست میده ولی فقط بعضی وقت ها، با دیدن بعضی کارها، و توسط بعضی افراد میتونم در باره یه شخص نظر بدم که نوع اوله یا دوم.
با این حال فکر میکنم بیشتر مردم بیشتر کارهاشونو طبق عادت هاشون که از کودکی موقع تربیت توسط رفاتر والدین بهشون القا میشه انجام میدن.
به رضا: باز هم منظورم کامل منتقل نشد، این که فقط توی محرم یک کاری رو بد بدونی عقلی و الهی نیست، نه کلا" اون کار رو بد دونستن عقلی و الهی نیست....
پاسخحذففکر می کنم منظورت اینه که: اگه یه کاری بده چرا مثلا فقط محرم اون کار رو نمی کنیم؟
پاسخحذفخب شاید همون جوری که فرشید گفت به دلیل رسم و عادته، شاید هم حماقته.
به رضا:
پاسخحذفبابت تعریف ها ی خوب و خلاصه ای که از عفت و حیا و عزت کردی ممنون؛ولی به نظر من نمیشه به راحتی در مورد حیا و عفت و یا هر چیز دیگه ای از آدم های دوربرمون نظر داد.
با اینکه گفتی به هر کسی همین جوری نگیم با حیا و... موافقم ولی فک کنم بیشتر این پست تو هستش که داره این کارو می کنه.
به مانی:
جمله ی" خیلی از افراد جامعه ام هست که پای عقاییدشون نمی ایستند..." غلطه چون عقاید هر کس همون چیزیه که که با اون رفتار میکنه تو نمیتونی یه عقایدی رو به یه عده نسبت بدی و بعد بگی پای عقایدتون وای نمی ایستید یعنی اصلا طرف فک نمیکنه که اون کار گناهه، ما میتونیم بحث کنیم که آیا عقایدشون درسته یا نه ولی نمتونیم بهشون بگیم اینا با عقاید خودتون ناسازگاره.
یه چندتا نکته ی کوچک هم هست که بعدا میتونیم صحبت کنیم.
به همه خوانندگان وبلاگ: آره، صحبت کنیم...
پاسخحذفبرای اکبر:من هم نگفتم که در مورد کسی راحت نظر بدیم و فکر نمی کنم این پست این جوری باشه.
پاسخحذفدر مورد "عقاید هر کس همون چیزیه که که با اون رفتار میکنه تو نمیتونی یه عقایدی رو به یه عده نسبت بدی و بعد بگی پای عقایدتون وای نمی ایستید"، طرف پای علم حسین سینه می زنه ولی شب مشروبش هم براهه و...، میشه گفت اون فرد واقعا حسین رو نمیشناسه یا بد میشناسه.
پاسخحذفالبته سه نقطه بالا دزدی،سکوت در برابر ظلم،دروغ گویی و دیکتاتوری را هم شامل می شود.
پاسخحذفبله، بله، من هم مشکلم همینه که شما گفتی آقا رضا، با همون طرف ها مشکل دارم، از جمله این فاحشه شما... تازه شما هم که طرف رو تو این پست کار درست تر از خودت خوندی و گفتی دعات هم بکنه... نچ نچ نچ نچ...
پاسخحذفحالا ما شدیم آقا رضا و این فاحشه هم شد فاحشه ما!....اصلا من همه چیزو انکار می کنم...کی گفته من رضام، این جا کجاس؟
پاسخحذفسلام دوست عزیز!!!!
پاسخحذفآیا بهتر نیست بجای این خزعبلات ، روسپیگریهای اینترنتی و اتلاف وقتهاکه هر لحظه آن بخصوص برای جامعه علمی کشور غنیمت است،به امر تحقیق و پژوهش بپردازید.و...(دوستدار شما محمدی)
آقای محمدی، ساعت ها با شما بحث میکنم و اثبات میکنم که این ها خزعبلات نیست، روسبی گری نیست، اصلا اتلاف وقت نیست و جامعه چندان علمی ای در کشور نیست که لازم باشه براش وقت گذاشت، تحقیقات و پژوهش های دانشجویی اکثرا محدود به سرچ، کپی و پیست است و....
پاسخحذفبا من تماس بگیرید
سلام پارادوکس عزیز ، آقا/خانم ناشناس محمدی!!!!
پاسخحذفاین طرز فکر شما باعث انحتاط و رکود در جامعه و یکی از دلایل دیکتاتوری است!
به امید روزی که کمی جلوتر از نوک بینی خود را ببینیم!
از حضور شما در وبلاگ تشکر می کنم.
ببخشید که کمی دیر نظر دادم.
پاسخحذفباسلام؛
پاسخحذفمانی عزیز!برای فهم بهتر خزعبلات و... لطفا به لغتنامه دهخدا مراجعه فرمایید.!!!
در خصوص فقدان جامعه علمی:1-لطفا برای تعویض عینک(فوتوبدبینی) به چشم(روان)پزشک مراجعه تا در حباب های ناشی از فقدان اندیشهءسالم سقوط نکنید.!!!
2-حرمت امامزاده در دست متولیان آن است.!!!
و اما آقا رضای گل!
برای تفهیم بهتر عوامل انحطاط جوامع بشری به کتاب های شهید مطهری،هانگتینتون،فوکویاماویاهمان تاریخ دبیرستان مروری بیاندازید.!!!
متاسفم که افق دید شما، نه تا نوک دماغتان،بلکه تا سقف دهانتان فراتر نمی رود.!!!
روز 26دی سلروز فرار مفتضحانه بزرگ دیکتاتور تاریخ
ایران را بشما جوانان برومند تبریک عرض می کنم.
ببخشید؛این حرفها چیه می نویسم،لطفا اینها را بزارید به حساب
اگر با دیگرانش بود میلی***چرا جام مرا بشکست لیلی
در هر صورت دوستتان دارم چون می دانم دل در گرو تعالی کشور دارید.(ارادتمند شما محمدی)
فرهنگ معین: خزعبل : سخن بیهوده و مضحک، لاطایل
پاسخحذفکه این سخنان بیهوده نیستند، باز هم میگم تماس بگیرید که توجیه کنم
برام جالبه بدونم که آدرس این امام زاده شما کجاس، ولی از حرم امام خیلی دور افتاده که چشم شما حرم رو نمیبینه.....
لطفا در کنار مطالعاتون در جهان یک گردشی هم بفرمایید، فکر میکنم حل بشه مشکل...
ضمنا" حضور دیکتاتور رو میشه از روی اوضای آزادی بیان و فیلترینگ اینترنت به راحتی فهمید، هیچ سند دیگری هم لازم نیست...
با جواب سلام به پارادوکس گلاب!
پاسخحذف"حرمت امام زاده در دست متولیان ان است" یعنی چی؟
اما درباره عامل انحطاط و رکود حرف خودتان را با جمله " کار قیصر را به قیصر و کار خدا را به خدا واگذار کنید" مقایسه کنید و در ضمن خواندن کتب تاریخی و اجتماعی کمی به مطالب درونش فکر کنید!
اوصیکم به تفکر و تعقل فی نظراتکم!!!
حال میکنم که چقدر انتقاد پذیریم،
پاسخحذفالبته این از این ناشی میشه که انقدر به ما خنجر فرو کردن که کاملا زخمی هستیم و نمی تونیم آروم و متین باشیم...
این هم توجیهِ تند خویی....
با سلام خدمت طرفین دعوا ,ببخشید منظورم طرفین مناظره است که میخوان به حقیقت برسن !!!
پاسخحذفنمی خواستم وارد این بحث غیراصو(استغفرالله),اصولی بشم ولی لازم دیدم به عنوان یه کوچیکتر(حالا چه فرقی میکنه شایدم به عنوان یه بزرگتر!!!)نکاتی را عرض کنم:
اولندش آقا ما که نفهمیدیم قراره از این بحث چه نتیجه ای گرفته بشه,یعنی اگه یه دور به 7 تا کامنت قبلی نگاه کنیم متوجه میشیم که راجع به هیچ موضوع واحدی بحث نمیشه و طرفین بیشتر به حواشی میپردازن.بجای بحث در مورد جامعه ی علمی و دیکتاتوری و روسپیگری,به نوک بینی و امام زاده و گلاب و ... توجه میکنن.
البته واسه من که فرقی نداره,از وقتی که عینکی شدم نوک دماغم رو هم نمی بینم چه برسه به حرم امام.
دومندش , فدای همتون و بدرود.