۱۰/۱۳/۱۳۸۹

چشمی و صد نم

" دهقان فداکار پیر شده

چوپان دروغ گو عزیز شده

شنگول و منگول گرگ شدن

کوکب حوصله ی مهمون رو نداره

کبری تصمیم گرفته دماغش رو عمل کنه

روباه و کلاغ دستشون تو یه کاسه است

حسنک گوسفنداش رو ول کرده تو یه شرکت آبدارچی شده

آرش کمان گیر معتاد شده

شیرین ، خسرو و فرهاد رو پیچونده و با دوست پسرش رفته اسکی

رستم اسبش رو فروخته ، یه موتور خریده و با اسفندیار میرن کیف قاپی "

فکر کنم واقعا دیگر جایی برای بادبادک بازی نیست.

۱۲ نظر:

  1. سلام تبریک میگم وبلاگ باحالی دارین البته من تازه کشفش کردم.
    متن منو یاد این ترانه ی قدیمی میندازه:
    سال سال این چند سال
    امسال پارسال پیارسال
    هر سال میگیم دریغ از پارسال

    پاسخحذف
  2. http://www.4shared.com/file/zMd5dH9j/02_Ostokhoon.html

    پاسخحذف
  3. برای سایه: ممنون. نظرتون منو یاد کریستف کلمب انداخت!

    پاسخحذف
  4. برای مانی: میشه به عنوان نماد یا سرود مکتب اپنیست ازش استفاده کرد.

    پاسخحذف
  5. آخ رضا، روزمرگی داشت منو می کشت!
    آهنگ هایی که مانی معرفی میکنن هم که حرف ندارن.

    راستی رضا نمیشه این مکتبمون رو عوض کنیم؟
    این اپنیسم دیگه داره خیلی وجدانم رو عذاب میده!!

    پاسخحذف
  6. برای فرشید : راستش به مکتب های جدید خیلی فکر کردم ولی تقریبا همشون کمی سختن، یعنی کمی توی زحمت می افتیم. برای رفتن به یه مکتب مفید، اول از همه باید کمی تنگ بشیم. میتونیم با کمی درس خوندن شروع کنیم.
    اما در مورد روزمرگی، من خودم این روزا کمی توی گوگل ریدر می چرخم و یه چیزایی می نویسم. خوشبختانه مثل فیسبوک نیست! حالا که دقت می کنم میبینم روزمرگی رو این جوری هم میشه دید: روز+مرگی !

    پاسخحذف
  7. عوضش رضا فاضلی چه خوف شده(نه آن تو آن که چون آرنولد)

    پاسخحذف
  8. ایول ما هم خوف شدیم!!!

    پاسخحذف
  9. رضا ی عزیز، لطفا در باب فیسبوک زود قضاوت نکن که ایده آل ترین ها درش رعایت شده تا به این جایگاه برسه، و اگر فضای حاکمی که داری ازش میبینی آزارت میده بدون این فضایی نیست که فیسبوک تعریفش کرده، بلکه جامعه کاربرانی که ما با اون ها رو فیسبوک در ارتباط هستیم پیج هاشون رو این طور ساختن، ولی در فیسبوک تمرکز روی هنر، فرهنگ، سینما، ادبیات، سیاست و علوم هم وجود داره، امید که بهش بر بخوری....
    پ.ن: کلی میشه یک جامعه رو از روی فیسبوک های همون جامعه، جامعه شناسیشون کرد و این بسیار جالب توجه است

    پاسخحذف
  10. مانی جان درست میگی ، من هم موافقم.
    پی نوشت: جامعه شناسی کردن بیش از حد باعث پارگی خشتک می شود!

    پاسخحذف
  11. تلمیحی بود به یک جوک که گویا نشنیدی.
    "خشتک" رو تو گوگل سرچ کن!

    پاسخحذف