سلام
مدتی هست که صحبت راجع لغو پروانه فیلم جدید اصغر فرهادی میشود، من هم زیاد نمیدانم و دنبال نکردم ولی فقط برای این که در جریان بگذارمتان توی گوگل سرچ کردم و لینک خبری در این مورد رو گذاشتم
خیلی وقت برای پیدا کردن بهترین گذارش نگذاشتم ولی این که پیدا کردم مرور کلی ای بر جریان میکند، متعصفانه روی سایت ب*ی ب*ی س*ی هست که ف*ی*ل*ت*ر است، اگر دسترسی ندارید با سرچ اسم اصغر فرهادی سایت های زیادی یافت خواهید کرد
ضمنا" فارس نیوز هم گفته بود مشکل حل شده تقریبا"
http://goo.gl/wian
کاربرد * و لینک کوتاه شده به دلیل محافظت بلاگ از کنترل شدن است
سلام مانی!
پاسخحذفخبرت کمی قدیمیه امیدوارم مشکلشان هر زودتر حل بشه
البته فک کنو پروانه اش لغو شده
پاسخحذفحسرت میخورم که از یه فیلم احتمالا خوب بی نصیب موندم
ای کاش بتواند فیلمش را بسازد. شاید یک درباره ی الی دیگر شود.
پاسخحذفسلام
پاسخحذفآره خبر جدیدی نیست ولی میخواستم متنشو بخونید اگر دقیقا" نمیدونید چی شده که فکر کنم نتونستید چون دیدم با آی پی ایران روش کلیک کردین...
و اهمیت این موضوع شاید خیلی فرای یک فیلم خوبه، چون فیلمای خوب زیاد ساخته شدن تو دنیا و مسله ایرانه که باید توش فیلم ساخته بشه، چون این نشان از ساخته نشدن فیلم کارگردان هایی که شاید هنوز کارگردان نشدن حتی... اختناقی که چنین حرفایی رو زدن توش جرمه
واضحه که خیلی از حرفها وجود دارند که جرم محسوب می شن در ضمن یه کارگردان آگاه با شعور چرا باید حرف هایی بزنه که نتونه پاش وایسه ؟ (سربازهای هیتلر به قیمت جون خودشون پای حرفاشون می موندند)
پاسخحذفچون انسان رباط نیست که یک برنامه رو از اول تا آخر اجرا کنه....
پاسخحذفانسان خیلی نسبت به گذر حتی چند لحظه تغییر میکنه، برای چند لحظه شجاع میشه فریاد میزنه و چند لحظه بعد به گه خوری می افته...
و در ضمن ایستادگی اون هم تا پای مرگ به تنهایی ارزشی نداره، مثالش هم میتونه سرباز های هیتلر باشه، چون سرباز های "هیتلر" اند
پی نوشت: این رو اضافه میکنم که یک هنرمند، آزاد تر از هر چهارچوبی هست، البته فرهادی رو نمی دونم که هنرمند است یا نه....
پاسخحذفمن هم با مانی موافقم. اکبر تو همیشه دوست داری مخالفت کنی، حتی اگر حرف حقی هم زده بشود.
پاسخحذفمرسی امیر، هر چند جواب من یک تحلیل بود که شاید درست هم نباشه، ولی چیزی که اکبر با اون در نظرش عادی برخورد کرد جرم بودن زدن چنین حرف هایی ا، چون برای منی که مثل شما دارم تو این کشور زندگی می کنم متاسفانه این عادی نمیشه و هنوزغصه می خورم...
پاسخحذفبه مانی:
پاسخحذفاول باید بگم از اینکه اجازه ی حرف زدن یا فیلم ساختن به یه نفر ندن ناراحتم و این کارو عین تاریک فکری و تحجر می دونم.ولی این دلیل نمی شه که به شخصیت این آقا اعتراض نکنم که تویی که این همه تاثیرگذاری و موثر و با هنرمندی می تونی افکار خودت رو به دیگران القا کنی ،چرا باید به این راحتی بترسی و با تهدید لغو پروانه ی فیلمت تمام حرف ها و افکارتو پس بگیری؟آیا اندیشه ی تو به اندازه ی ساخته شدن یا نشدن یه فیلم قیمت دارند؟
مانی جان آیا من حق اعتراض کردن به این شخص رو ندارم؟ اگر ندارم پس چرا او این حق رو دارد که اعتراض کند ولی من نداشته باشم؟اگر این حق را دارم آیا اعتراض من وارد نیست؟
اگر در یک جامعه تمام معترضین به بهانه ی ترس و مصلحت بازگردند،چطور می توان فهمید کدام حرف حساب می زده و از سر دلسوزی می گفته و کدام فقط برای جلب توجه دیگران از این حرف ها می زده و از این کارها می کرده؟
آیا اگر رفتار کسانی که بر حق اند مثل رفتار کسانی باشد که بر باطل اند ، تشخیص آنها از یکدیگر سخت نمی شود؟
به امیر:
پاسخحذفدوست عزیزم
نظرت محترم است و قبلا هم گفته بودی و من به این فکر کرده ام ، ولی چند دلیل باعث می شود که نظرت را قبول نکنم:اول اینکه بارها شده که نظری داشته ام و دیگران توانسته اند نظرم را تغییر بدهند و اگر به من در طی دو سال نگاه کنی می فهمی که چقدر عوض شده ام (حالا قبل از آن، که مرا نمی شناختی به کنار ). دوم اینکه این را من، فقط از تو می شنوم و دیگرانی که با آنها در ارتباط هستم، اکثرا چنین نظری ندارند.
نهایتا اگر بر فرض، من در کل این گونه باشم، حداقل در این مورد خاص مخالفتی از خودم نشان نداده ام ، من فقط اعتراض کردم همین!
به نظز می رسد این ذهن توست که دوست دارد انگارد که من با همه چیز مخالفم!
در انتها بگم که اصلا دوست نداشتم این مطالب رو اینجا بگم.
سربازهای هیتلر هرگز فکر نمی کردند که بر باطل اند و همیشه خودشونو حق می دونستند ؛ بحث سر این نیست که آیا اونها بر حق بودند یا باطل (که الان بر ما واضحه) بلکه سر اینه ،که حتی اونها هم که از جانی ترین افراد تاریخ هستند بر سر اون چیزی که اعتقاد داشتند تا پای جون وای می ستادند ، حالا چرا ما از مترقی ترین افکارمون و اعتقاداتمون به راحتی کنار بکشیم؟(اگه اینطور بشه احتمالا اگه سربازهای هیتلر موقعیت ما رو داشتند ، الان بیشتر از ما به اصول انسانی پایبند بودند و این فاکتور زمان و مکان است که ما خودمون رو بهتر از اونها حس می کنیم؛ امیدوارم هرگز اینطور نشه و ما هم برای دفاع از افکارمون یه کم به خودمون زحمت و رنج بدیم)
پاسخحذفسلام به نظر من اکبر نسبت به قبل خیلی بهتر شده
پاسخحذف1-دیگه قانون لوشاتلیه نیست
2-دیگه کمتر میگه "باشه"
ولی به هر حال اکبره!!!
پست فطرت های لعنتی!
پاسخحذفاولش که این نظرهاتون رو خوندم یاد این فیلمه تارنتینو افتادم. فکر کنم هر کدوم از ما یه نقش از اون فیلمه. در مورد برد پیت فکر کنم امیر مناسب باشه ؛ اون یارو هم که چوب بیس بال داشت هم شاید به اکبر بیاد، در مورد ناشناس هم هیتلر واقعا بهش میاد!
اون افسر گشتاپو هم شاید به درد من بخوره.
...
پاسخحذفبه اکبر:
پاسخحذفاز این که در نظرت من رو با جان خطاب کردی متشکرم،
و من منظورم این نبود که نباید به فرهادی اعتراض کنی، من میگم تو ای که چنین برخوردی رو تحجر و تاریک فکری میدونی چرا در درجه اول به کسی که چنین برخوردی رو کرده اعتراض نمیکنی و بعد از اون به فرهادی، همین!
از نظر من اون هست که دهن فرهادی و بیضایی و... سرویس کرده وگر نه که فرهادی مرض نداشت بیاد انتقاد کنه... پس دوست دارم که در درجه اول انتقاد از هنرمند ها نباشه، و البته این علاقه شخصی منه و.....
و دو نکته: اول این که کارگردانی که نتونه فیلم بسازه، نویسنده ای که نتونه کتاب بنویسه و.... برای خودش میمیره، و شاید واسش دردناک تر از مرگ باشه
دومی بحث طولانی می خواد ولی خلاصه بگم که مرگ، و ایستادگی تا مرگ لزوما" پیروزی نیست، بهتره یه جاهایی کوتاه اومد تا بشه جای دیگه زربه محکم تری زد آخه!
مانی جان غصه نخور جانم جون......
پاسخحذفبه مانی
پاسخحذفوقتی میگم طرف تاریک فکره ، این اعتراض نیست ؟ اولش هم همینو گفتم.
من آزادم که به همه کس اعتراض کنم ، برای این کار هم علایق شخصی دیگران رو در نظر نمی گیرم.
از نظر من هر کس آزاده هر چی بگه ودیگران هم میتونند بهش انتقاد و اعتراض کنند
در آخر هم بهتره 5،4 خط آخر نظر به مانی رو دوباره بخونی.
بمانی
بحث من از اینجا شروع شد اصلا که تو اول نگفتی تاریک فکریشون روفقط گفتی "واضحه که خیلی حرف ها وجود دارن که جرم محسوب میشن". و دوباره میگم که نگفتم چرابه فرهادی اعتراض کردی، گفتم اول چرا به اون اعتراض کردی ، به علاوه گفتم این علاقه شخصی منه یعنی نمیگم این کار درسته و "باید" این طور انجامش داد، تو آزادی به هر کس می خواهی اعتراض کنی اون هم به هر ترتیبی....
پاسخحذفدر مورد چند ۴-۵ خط آخر هم جوابی نداشتم بدم، ولی این طوری که آخه هرکی بر حق هست میمیره و.... پس استراتژی چی میشه؟ نمیشه حرکی حرفش حقه زرتی خودشو نابود کنه، کسی که حق هم میگه باید سعی کنه پیروز شه...
به رضا جان: جونی حالی دادی به جانم... فدای طنازی هات بشم، جوووووون!
پاسخحذفاول:دوباره خط اول به مانی دوم رو بخون
پاسخحذفدوم:بازم میگم خیلی از حرفها وجود دارند که جرم محسوب میشن ،تو همه جای دنیا هم کم و زیاد هستش...
سوم:در این مورد خاص طرف جونش در خطر نبوده و فقط تهدیدش کرده بودند پروانه ی فیلمشو لغو کنن
چهارم:وقتی طرف حرفشو پس میگیره خیلی ها ممکن متوجه نشن که ایشون به خاطر مصلحت حرفشو پس گرفته و در نظر مردم اینها فکرهای معقولیه که " خوب لابد اشتباه فک میکرده" یا "می خواسته سواستفاده کنه"،حالا شاید در واقعیت هم اینطوری نباشه ، ولی اینها فکرهای معقولیه چون در مورد خیلی ها هم صدق میکنه، نتیجه: خیلی ها فریب می خورن(خصوصا اگه اونهایی که دنبال سودجویی اند هم همینطور رفتار کنند)و نهایت این برگشت این میشه که به اون مظلوم هیچ کمکی نشه و بدتر شاید اگه ظلمی هم بهش میشه دیگران اصلا متوجه نشن و رفتار بد در قبال اون مظلوم بیشتر هم توجیح بشه که این دیگه اوج ظلمه ومسببش علاوه بر ظالم(که باید یخشو گرفت) ظالم ستیزان بی مایه هم هستند ، به خاطر اینه که مصلحت جایز نیست.(این یه حرف کلیه نه فقط در این مورد خاص)